- دیو کلوخ
- کلوخ بزرگ
معنی دیو کلوخ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
طفل مصروع کودک جن گرفته
مقام دیو مکان دیو، صحرایی که از آبادی دور باشد، جایگاه خراب خرابه، چراگاه دور دست، سرد سیر
کودک مصروع، طفل جنزده